پایان نامه



 حسابداران را به نادرستی، حرص و آز، عدم صداقت، تسلیم شدن اصول اخلاقی، و کاستی های اخلاقی مشابه متهم می کنند. بسیاری از انتقادات از حرفه حسابداری به نظر از این نوع است که حسابداران با ناکامی های اخلاقی شخصی شارژ می شوند و در نتیجه عدم پایبندی به اصول اخلاقی در آیین نامه رفتار حرفه ای عمل می کنند. در هر صورت، واضح است که مشکلات فعلی این حرفه ممکن است در بخش زیادی از طریق افزایش فشار بر حسابرسان در جهت منافع تجاری خود و مشتریان خود عمل کند، و نسبت به منافع سرمایه گذاران ایجاد نمی شود. تمرکز بر روی مفهوم صداقت، و نظریه ای که شامل اقداماتی در راه است که م از حداقل اصول اخلاقی می باشد، این موضوع را آشکار می سازد که بسیاری از مردم رویکردهایی مطابق با مقررات را قبول می کنند و حداقل موارد اخلاقی را به دلیل فشارها و مشوق های داخلی و خارجی افزایش نمی دهند (جیمز سی. گا، 2013).

 

در حقیقت آنچه ما به دنبال آن هستیم، ارتباط میان صداقت، استقلال حسابرس و منافع سرمایه گذاران می باشد، که منبع اطلاعاتی موارد عوامل بالا از طریق تنظیم پرسش نامه قابل حصول می باشد. در این تحقیق، متغیرهای مستقل ما به ترتیب، صداقت و استقلال حسابرس و در مقابل متغیر وابسته ما، منافع سرمایه گذاران می باشند. به نظر می رسد پاسخ به این سوال می تواند برای مدیران موظف و غیر موظف شرکت ها و سرمایه گذاران بالفعل و بالقوه و نهادی و حسابرسان مستقل بسیار موثر باشد. زیرا با شناخت هر یک از عوامل تاثیر گذار بر حفظ منافع سرمایه گذاران، راه برای اقدامات پیش گیرانه از تقلب و عدم رعایت اصول اخلاقی به خصوص برای مدیران شرکت ها و حسابرسان تسهیل تر می کند.

 

 

 

1-3 اهمیت موضوع

 

در عصر حاضر میلیون ها نفر از مردم جهان، پس اندازهای کوچک خود را صرف خرید سهام شرکت های مختلف می کنند و برای اطمینان از این که پس انداز آنها را در جای مناسبی سرمایه گذاری کرده اند، به اطلاعات مالی آن شرکت ها که در اختیارشان قرار می گیرد، اعتماد می کنند. با توجه به اینکه هدف اصلی استفاده کنندگان از اطلاعات (صورت های مالی شرکت ها) با هدف تهیه کنندگان اطلاعات تفاوت دارد، گزارشگری اطلاعات اهمیت ویژه ای می یابد. به همین دلیل، جامعه به حسابرسان مستقل و افراد حرفه ای با صلاحیت نیاز پیدا می کند تا صحت و سقم گزارش های مالی شرکت ها را مشخص نماید. از سویی دیگر، اگر استفاده کنندگان اطلاعات، حسابرسان را مستقل از صاحب کار ندانند، هرگز به اطلاعاتی که آنها حسابرسی کرده اند، اعتماد نمی کنند؛ یعنی اگر حسابرس از صاحب کار مستقل نباشد، نظر او اعتبار صورت های مالی را افزایش نمی دهد. به همین دلیل گفته می شود: استقلال، اساس خدمات اطمینان بخشی و شهادت دهی است” (انصاری و همکاران، 1390).

 

استانداردهای پذیرفته شده حسابرسی، صورت های مالی را به عنوان ادعاهای مدیریت توصیف می کنند. از آن جا که مدیران نیز بخشی از گروه های ذینفع هستند این احتمال وجود دارد که ادعاهای آنها مغرضانه باشد. بنابراین حسابرسان مستقل نقش ناظرانی را عمل خواهند کرد که در کاهش این گونه غرض ورزی ها می کوشند. اما مدیران تاثیر قابل ملاحظه ای در استخدام، ابقا و تغییر حسابرسان دارند. مدیران با بهره گیری از این تاثیر قادرند حسابرسانی که اظهارنظر مطلوب و دلخواه مدیریت صادر می کنند را جایگزین حسابرسان قبلی کنند تا بدین وسیله منافع خود را به حداکثر برسانند. این تاثیر مدیریتی منجر به فرسایش کیفیت حسابرسی می شود و عواملی را ایجاد می کند که ممکن است به شکست حسابرسی منتهی شود. در حالی که در مقابل، از تغییر حسابرس به عنوان یک ابزار در جهت تقویت استقلال حسابرس و بهبود دهنده کیفیت حسابرسی یاد می کنند (بزرگ اصل، 1379).

 

ریتر و ویلیامز (2000) معتقدند به دلیل این که عنصر تشکیل دهنده ی حرفه ی حسابرسی یعنی استقلال، نیز از شخصیت قضاوتی به شخصیت اقتصادی در حال تغییر است، حرفه ی حسابرسی نیاز دارد که به احتمال تحت تأثیر قرار گرفتن توجه کند و حساسیت نشان دهد. در جایی دیگر، دهالی وال و همکاران (2010) دریافتند که وابستگی مدیر- حسابرس و نماینده آنها برای نفوذ مدیریت، دارای تاثیر معناداری بر آنچه که شرکت در یک انتقال حسابرس انتخاب کرده است، دارد. آنها در طول تحقیقات خود نیز دریافتند که نفوذ مدیریت به طور منفی با گرایش فزاینده برای پیش بینی یک عقیده مرتبط و ضریب پاسخ سود کاهش خواهد یافت.

 

هسته تجزیه و تحلیل در این تحقیق این است که ما باید اهمیت واقعی عملکرد صادقانه را در حمایت از سرمایه گذاران به رسمیت بشناسیم. ایده حداقل اخلاقیات، که در قوانین و استانداردهای حرفه ای ارزشمند است، برای ایجاد یک آستانه روشی است که اقدامات حسابداران نباید زیر آن بیفتد. بنابراین، اگر کسی نتواند با صداقت عمل کنند، یک طبقه ایجاد می شود که می تواند برای به اجرا درآوردن حداقل استاندارد مورد استفاده قرار گیرد. با این حال، تمرکز بر صداقت نیز ارزش را تا حدی محدود می کند، به صورتی که آن نیروهایی که باعث می شود حسابرسان زیر حداقل اصول اخلاقی رفتار کنند، نادیده گرفته شود. اگر مهم باشد که حسابرسان با صداقت عمل کنند، پس به نظر می رسد که تغییر در ساختار نهادی عملکرد حرفه ای لازم است. بنابراین به نظر می رسد بررسی هر یک از متغیرهای صداقت و استقلال حسابرسان بتواند راه گشای بسیاری از مسایل مطرح شده در بالا باشد (جیمز سی. گا، 2013).

 

 

 

Globalization

 

Corporate Fraud

 

Ethical Principles

 

 

Stockholders


آخرین جستجو ها